طلبگی های همسر یک طلبه

امام على علیه السلام : حق ، راه بهشت است و باطل ، راه جهنم و بر سر هر راهى دعوت کننده اى است .

طلبگی های همسر یک طلبه

امام على علیه السلام : حق ، راه بهشت است و باطل ، راه جهنم و بر سر هر راهى دعوت کننده اى است .

مشخصات بلاگ
طلبگی های همسر یک طلبه

به خانه ی مجازی همسر یک طلبه خوش آمدید . قدم کلیک هایتان بر چشم ...
از وقت تان برای خنده استفاده کنید ؛ زیرا خنده موسیقی و آهنگ روح است .

آخرین مطالب

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «خدایا» ثبت شده است

من و دلتنگی ...

۲۶ اسفند ۹۲

هو السمیع

سلام به دوستان وبلاگی خودم ؛ حالتون خوبه ؟ خوش میگذره ان شا ءالله .
الحمدالله . بنده هم خوبم . روزگار خوش نمیگذره اما عصا به دست می گذره ...
نمیدونم ؛ گاهی اصلا هیچ زیبایی توی این دنیا قابل رؤیت نیست  و گاهی همه جا از شدت رنگی بودنش ؛ مداد رنگی کم می آورد . 
راستش موندم از ظلم زمانه شکوه کنم یا از نیرنگ مردم زمانه ناله ! احساس میکنم هیچی سر جاش نیست . ظالم به راحتی ستم میکنه و خوش هم میگذرونه . ککش هم نمی گزه . عذاب وجدان ! اصلا . اتفاقا خیلی راحت همه چیز رو کنار هم می چینه و در نهایت خودش تبرئه میشه ... 
دلتنگم ؛ از همه ی قضاوت کردن ها . از همه ی اون هایی که خودشون رو علامه ی دهر می دونند . از همه ی کسایی که فقط می خوان خودشون رو اثبات کنند . 
از حقارت بیزارم . از بی مسولیتی بیزارم . از سوءاستفاده کردن ها ؛ از زرنگ بازی ها ؛ از دروغ ، دروغ ، دروغ ...
دروغ مثل خوره مخ ام رو می خوره . از احساس های به باد رفته . از عاطفه شکنی ها . از غرور بیزارم . از نگرانی و استرس بیجا که مشکلی رو حل نمیکنه که هیچ ، بلکه حساسیت رو بیشتر هم میکنه . از حرمت شکنی ها ؛ از انتظارات بی جا ؛ آه خدا ...
از تهمت و از غیبت . از له کردن شخصیت ها . از خود شیفتگی ها ، از خود برتر بینی و خود رأی بودنها  ، از تبعیض ؛ از اینکه حرفت فهمیده نشه ، درک نشه دردت چیه . از کلاه شرعی ها .
از دنیا با همه ی زرق و برقش بیزارم ...
از این گرونی و حروم خوری ها ؛ که انگیزه و میل رو تو وجود آدم میکشه . از اختلاف طبقاتی ؛ از پشت خالی کردن ها که پایه های زندگی ها رو سست میکنه . 
از تکیه گاه های بی پناه ؛ از بی اعتمادی ها ...
دلتنگ روز های خوشم ؛ دیروزم کجاست تا مرحم زخم هایم باشد . کودکیم و آرامش بچگیم را می خواهم . گاهی چقدر نفهمیدن زیبا می شود . گاهی چقدر خاله بازی هایت حسرت می شود . گاهی چقدر دوستان قدیمی نعمت می شوند . گاهی چقدر خاطرات زیبا می شود. گاهی چقدر عشق ها پررنگ می شود. گاهی چقدر لحظات از دست رفته گنج می شود و دست نیافتنی ...
گاهی از خوبی کردن ها پشیمان می شوی و خواه و ناخواه زبان سرزنش چرخیده می شود که ای کاش ...
خدای من دریاب مرا ...
غمی بزرگ مرا به نیستی کشانده ...
ای همه ی هستی من ؛ به قلبم آرامش بخش .
  • همسر یک طلبه