طلبگی های همسر یک طلبه

امام على علیه السلام : حق ، راه بهشت است و باطل ، راه جهنم و بر سر هر راهى دعوت کننده اى است .

طلبگی های همسر یک طلبه

امام على علیه السلام : حق ، راه بهشت است و باطل ، راه جهنم و بر سر هر راهى دعوت کننده اى است .

مشخصات بلاگ
طلبگی های همسر یک طلبه

به خانه ی مجازی همسر یک طلبه خوش آمدید . قدم کلیک هایتان بر چشم ...
از وقت تان برای خنده استفاده کنید ؛ زیرا خنده موسیقی و آهنگ روح است .

آخرین مطالب

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «ایام فاطمی» ثبت شده است

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام ؛ سلامی پر از عاطفه و محبت به دوستان مهربون و پاک و خدایی

سال نوتون مبارک و فرخونده . ان شاالله سالی توام با معنویت و سعادتمندی در پناه ایزد منان داشته باشید. 

ان شاالله خداوند هیچ وقت ما رو به حال خودمون رها نکنه و هرگز در دسته ی خسران زدگان قرار نگیریم.

حالتون خوبه ؟ روزگار بر وفق مرادتون هست؟ خدا کنه هر چی خیره براتون رقم بخوره .

ایام فاطمیه هم تسلیت . ان شاالله بانوی دو عالم ؛ بی بی فاطمه الزهرا سلام الله علیها شفاعتمون کنند و هدایت گر راهمون به سمت الهی باشند.

در مورد ایام فاطمیه ؛ می خواستم یه انتقادی داشته باشم . واقعا چرا دقیقا این ایام اطلاع رسانی نمیشه . توی جامعه ما که یک جامعه ی اسلامی هستش ؛ اکثرا به درستی از شروع و اتمام این ایام آگاهی ندارند. راستش خودم هم گیج شدم . هر کس ، یه حرفی میزنه . بعضی میگن ، سه دهه پشت سر همه ؛ بعضی میگن فاصله داره . و خیلی ها ناخواسته حرمت شکنی میکنن و این خیلی خجالت آوره که جامعه ما به این سمت بخواد پیش بره . چرا تاریخش رو مشخص نمی کنن. چرا رسانه ها اطلاع رسانی نمیکنند. درسته که روایات اهل تسنن یک تاریخی رو میگه و تشیع چیز دیگه ؛ اما تقویم ما فقط روز شهادت رو نشون میده . به نظر بنده باید شروع و پایان این دهه ها مشخص بشه تا مردم دچار گمراهی نشن . عده ای میگن پنج روز بعد و قبل روز شهادت و عده ای میگن از ده روز قبل شهادت . حتی روحانیون هم که بنده پیگیر بودم هم جواب یکسان و قانع کننده ای نداشتند . در هر صورت به نظرم باید شفاف سازی بشه ... این موضوع مهمی بود که مطرح شد اگه کسی اطلاع داره لطفا اطلاع رسانی کنه . 

نمیدونم سال تحویل کجا بودید ؟ احتمالا باید پیش خونواده بوده باشید اما من هر جایی بودم به جز خانواده . سال تحویل امسال رو دوست نداشم به دلایل مفصلی . یک دلیلش هم این بود که آقا طلبه من ؛ به شهرشون رفتند که از این جهت ازشون دلگیرم . اصلا دعای سال تحویل رو هم نشنیدم ... خیلی اون دعا رو دوست دارم . اما مدتیه هر چیزی رو که دوست دارم رو ازم میگیرن . ستم روزگاره دیگه ؛ چه میشه کرد...

از دست عده ای خیلی رنجیده خاطرم . قلبم شکسته . دل و دماغ اینکه سال نو رو هم بهشون تبریک بگم رو هم نداشتم اما از جایی که ادب حکم میکرد بهشون زنگیدم . ازشون خیلی ناراحتم . در حقم ظلم کردن اما زنگیدنم واقعا از ته دلم و با محبت بود . خدا رو شکر اصلا اهل ریا و تظاهر نیستم و هرگز به دروغ عاطفه خرج نمیکنم . 

اصلا هم برام مهم نیست که این زنگیدن من رو چی تعریف میکنن. حال می خواد تمسخر اون ها رو در پی داشته باشه یا فکر کنن به اجبار زنگیدم . مهم اینه خودم با خدای خودم عهد بستم و پاداش کارم رو فقط از او می خوام نه کس دیگه ای ...

دیگه واقعا خیلی چیزها برام مهم نیست . خیلی حرف ها . نگاه ها و شاید احساس ها...

راستی من امسال برای اولین بار برای نوروزم خرید نکردم . منی که همیشه بهترین ها رو داشتم . حقیقتش حس بدی بود اما از جایی که آقامون گفته بودند از خونوادشون هیچ انتظاری ندارند تا برای عروسشون طبق رسومات عیدی بخرند من هم با خودم عهد بستم اجازه ندم خانوادم برام خرید کنند . کلا از این به بعد از اونها هیچ انتظاری ندارم و فقط از همسرم انتظار تامین مالی دارم . 

توی این مدت که غمگین بودم . دوستی بهم گفت پس طلبگیت کجا رفته .  چرا اسم وبلاگت رو گذاشتی طلبگی های همسر یک طلبه . راست میگفت . تلنگر قشنگی بود . 

طلبگی های منه همسر . تو این مسیر باید پخته تر بشم . سختی بیشتری رو تحمل کنم . خون دل بخورم . زخم زبون بشنوم . خودم رو برای روزای سخت آماده کنم . برای زر شدن باید زنگارهای دلم رو پاک کنم . فقط خدا میتونه کمکم کنه ...

الخیر فی ما وقع ...

 

  • همسر یک طلبه