هو العشق
ق ن
1391/3/12 ، جمعه " السلام علیک یا صاحب الزمان " روز میلاد امام جواد(ع) در حرم مطهر امام رضا (ع) با توسل به ایشان در دارالحجه خطبه عقدمان توسط آقای پژمان فر ، نماینده مجلس مشهد مقدس خوانده شد و قرار بر این شد که من و " عشق من" قرار دل بی قرار مان شویم .
____________________________________________________________________________________________________________________________
قریب به یک سال و سه ماه است که از هم نفس شدن ، همراه شدن و هم دل شدنمان می گذرد . من ؛ همه ی زندگیم را در " عشق من " می بینم ، در صدایش ، در تبسّم اش ، در نگاهش ، که غم ها را از دلم می زداید .
من و " عشق من " بنایی محبوب تر از همه ی بناها ساخته ایم . بنایی بر پایه ی مهر و با هدف آرامش و نردبانی ساخته ایم به سوی عشق الهی .
در این میان بهترین هدیه ای که " عشق من " به من دادند آزادی بود . آزادی در عمل ؛ آزادی در تفکر ؛ آزادی در عقیده ؛ آزادی در انتخاب و آزادی در حجاب ...
نمک نشناسی است اگر بگویم پدر و مادر عزیزم اینگونه نبوده اند و قدر نشناسی است اگر بگویم " عشق من" آزادی دوران مجردی را از من سلب کردند . انگار این نوع اش طعم دیگری دارد . طعمی به مانند انار ترش ، از آن هایی که زیر زبان را جمع میکند و آب دهان را سرازیر ...
جای سجده شکر در نمازم خالی نیست و همان طور که مهربانم گفتند الله را همواره شاکرم تا مبادا غیب شوند ...
از صمیم قلب و با تمام وجود در گوش نسیم میخوانم تا به دیار همسرم ، آنجا که نفس می کشند بوزد و بنوازد آهنگ دل شیدایم را :
" عشق من " واژگانم در برابرتان یتیم و سیاه پوشند آن زمان که توان وصفتان را ندارند و تحمل این بار بر شانه هایشان بسی طاقت فرساست .
" عشق من" تصدق قلب پاک و مهربانتان شوم یا دلسوزی و صبوری بی انتهایتان . قربان آن چشمان پر محبت و معصومتان که برق نگاهتان قلبم را به لرزه می اندازد و نگاه پر مهرتان رحمت الهی را بر زندگیم می گستراند شوم یا خلوص نیت پاکتان ؛ به فدای کدامین شوم که لایقتان باشد .
" عشق من " چراغ هدایتم باشید در این ظلمات و آنگاه که بین دو راهی های انتخاب سرگردان می شوم سفینه ی نجاتم . با محبتتان برایم پلی بسازید برای وصال محبوب حقیقی ...
و من
من چگونه می توانم رفیق راهتان باشم ، از بیراهه ها نهراسم و دلم محکم باشد تا بیمی از لغزش ها نداشته باشم .
چه ضمانتی دارم جز آن خدایی که دلم را با دیدنتان نرم کرد و پاهایم را در این مسیر نهاد .
و من چگونه زینت شایسته ای برایتان باشم در حالیکه شما بهترین زینت اید برای من .
باشد که خداوند ان شاء الله یاور راهمان باشد...